قصد داریم تا در واژهنامه پیشرو به زبان ساده واژگان مرتبط با سیستمهای هوش تجاری که ممکن است برای شما ناآشنا باشند را ارائه نماییم. در این بخش، ابزارهایی که در یک سیستم هوش تجاری مورد استفاده قرار میگیرند، تعریف خواهند شد.
Ad-hoc Analytics (تحلیلهای تککاره): تحلیلهای تککاره تحلیلهایی هستند که کاربر بمنظور دستیابی به پاسخ سریع به سؤالی خاص تهیه مینماید. طبیعتاً، تحلیلهای تککاره بخشهایی را مدنظر قرار میدهند که در گزارشات استاندارد سازمان وجود ندارد. مکعبهای برخط تحلیل یا OLAP Cubes زیربنای تهیه تحلیلهای تککاره میباشند.
Analysis (تحلیل): تحلیل، بخشی از یک سیستم هوش تجاری است که کاربر می تواند با استفاده از آن یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) را جهت بررسیهای بیشتر به بخشهای مختلف تقسیم نماید. کاربران میتوانند از زوایا و ابعاد گوناگون دادههای سازمان را مورد بررسی قرار دهند. همچنین کاربران قادر هستند با استفاده از تحلیلها به درون لایههای مختلف دادهها رفته و چگونگی تأثیر آنها بر شاخصهای کلیدی عملکرد را نیز بررسی نمایند.
Criteria (ضابطه): کاربران میتوانند با استفاده از ضوابط، بخشی از دادههای موجود در تحلیل و یا گزاراشات خود بحساب آورده و یا خارج نمایند. بعنوان مثال، کاربر قصد دارد تا تنها بخشی خاص از یک طبقهبندی در تحلیل و یا گزارش خود را مشاهده و مورد بررسی بیشتر قرار دهد.
Data Visualization (گرافیکی کردن دادهها): بخش مهمی از یک سیستم هوش تجاری را گرافیکی کردن دادهها تشکیل میدهد. هدف از آن ارائه واضح و روشن از داده ها و اطلاعات مورد درخواست کاربر از سیستم هوش تجاری است. بعنوان مثال، در یک ارائه گرافیکی از دادههای سازمان میتوان به راحتی نقاط ضعف در دادههای مربوط به عملکرد آینده سازمان را مشخص کرد.
Dashboard (داشبورد مدیریتی): داشبوردهای مدیریتی در یک سازمان برای یک مدیر همان کاری را انجام میدهند که داشبورد اتومبیل هنگام رانندگی برای شما انجام میدهد. با استفاده از آنان مدیران و کارشناسان سازمان میتوانند بعنوان مثال از عملکرد لحظهای هر یک از واحدهای سازمانی آگاه گردند.
Drill-Down (نفوذ به درون): قابلیت نفوذ به درون بخشی از یک تحلیل OLAP است. این ویژگی به معنای نفوذ کاربر به لایههای بیشتر دادههای سازمان با جزئیات بیشتر است.
Drill-Through (نفوذ بواسطه): با استفاده از این قابلیت کاربر تشخیص میدهد که اعداد مورد نظر او در دادهها از کجا مشتق شدهاند تا نهایتاً به تعاملاتی برسد که تحلیل پیش روی او را تشکیل دادهاند.
Mobile BI (سیستم هوش تجاری همراه): به سادگی به سیستم هوش تجاری گفته میشود که بر روی تلفن همراه و یا تبلت در اختیار کاربر قرار میگیرد.
Report (گزارش): گزارشات سازمانی همان اطلاعات کسب و کار هستند که در قالب PDF و یا پرینت شده بطور روزانه، هفتگی، و یا ماهانه در اختیار کاربر قرار میگیرند. گزارشات در مقایسه با تحلیلهای تککاره و هوش تجاری همراه، بخشهایی از اطلاعات میباشند که تنها قابل مشاهده بوده و امکان بررسی های بیشتر بر روی جزئیات داده ها وجود ندارد.
Predictive Analytics (تحلیلهای مبتنی بر پیشبینی): از این تحلیلها جهت شناسایی فرصتها و تهدیدهای پیش روی سازمان استفاده میشود که براساس روندها و الگوهای موجود در دادههای سازمان توسط سیستم شناسایی میشوند.
Slicing and Dicing (برشهای افقی و عمودی): هنگامیکه کاربر در حال بررسی داده های سازمان میباشد، میتواند دادههای ارائه شده را بمنظور توجه بیشتر بر بخشی از دادهها، فیلتر نماید. برش افقی به معنای جدا کردن یکی از ابعاد دادهها میباشد. از سوی دیگر، برش عمودی هنگامی رخ میدهد که کاربر چندین ابعاد را جهت رسیدن به یک زیرمکعب انتخاب مینماید.
Dynamic Time (دوره زمانی پویا): این قابلیت به کاربر امکان میدهد تا گرافهای تحلیلی خود را در یک دوره زمانی با دورههای زمانی مشابه در سالهای گذشته مقایسه نمایند.
Client Calculations (محاسبات کاربر): کاربران میتوانند محاسبات خود را به تحلیلهایی که توسط سیستم در اختیار آنان قرار داده شده، اضافه نمایند. کاربرد آن هنگامیست که کاربری بخواهد تحلیلهای شخصی شدهای را تهیه کرده یا گرافهای تحلیلی داده را در دورهای طولانی از زمان مورد بررسی قرار دهد. نکته قابل توجه اینست که در یک سیستم هوش تجاری کارآمد، کاربر نهایی بدون دانش فنی خواهد توانست محاسبات شخصی شده خود را به تحلیل ها اضافه نماید.
انتشار مطلب فوق، با ذکر منبع بلامانع می باشد.